sEtArEhAyE aBi چهار شنبه 6 دی 1391برچسب:, :: 20:57 :: نويسنده : farin rasouli
هنوز هم سر کلاس خشخش برگه های کاهی بیش تر به دلم می چسبد هنوز هم مزه مزه بروی برگه ی بزرگ امتحان به طعم دلسردی به طعم یک نگاه از عمق خواهش و خاطره هایم را به این خانه ی کوچک و اتاق هایی که درش سکوت و فریاد گچ بروی تخته می شود و زنگ نجات را به دل می گذارم تا خاطراتم را بر تکت تک کاشی های آبدار خانه بر دیوار کوتاه بوفه مان به یادگار می گذارم دوستی را در این همه ماجرا در بین غم ها و شادی یک قلب کوچک اما بزرگ بین خود و این حس آشنا قسمت می کنم تنها... وقتی از کنار مدرسه مان می گذرم...
نظرات شما عزیزان: ملیکا
![]() ساعت8:26---10 دی 1391
احمق...بیشعور...نفهم....آخه من به تو چی بگم هان؟!
بابا من اشک برای نوشته های خودم کم آوردم... آخه چرا با من این کارو میکنی؟ ![]() ![]() ![]()
آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
|||||||||||||||||||
![]() |